اختلال دوقطبی دقیقا چیست و چه تفاوتی با نوسانات خلقی معمول دارد؟
یکی از وضعیتهای روانشناختی مزمن، اختلال دوقطبی است که شامل دورههای مانیا یا هیپومانیا و افسردگی شده و با تغییرات شدید خلقی مشخص میشود. برخلاف نوسانات خلقی روزمره که اغلب به رویدادهای زندگی مرتبط هستند و کوتاهمدتاند، تشخیص اختلال دو قطبی بر اساس دورههای طولانیتری است که عملکرد فرد را مختل میکند؛ برای مثال، دوره مانیا معمولا حداقل یک هفته (یا هر مدت زمانی که نیاز به بستری شدن ایجاد کند) و دوره هیپومانیا حداقل چهار روز طول میکشد، در حالی که دوره افسردگی اساسی، اغلب حداقل دو هفته ادامه دارد.
برای مثال، کسی که تشخیص دو قطبی دریافت کرده، ممکن است هفتهها احساس انرژی بیپایان کند و سپس ماهها در افسردگی غوطهور شود. این اختلال طبق DSM-5 به انواع I، II و سیکلوتایمیک تقسیم میشود.
تفاوت کلیدی در شدت و مدت است؛ نوسانات معمول خلقی، امکان دارد پس از یک روز بد، برطرف شود؛ اما در تشخیص اختلال دو قطبی، این تغییرات میتوانند روابط، کار و حتی سلامت جسمی را تهدید کنند. تشخیص دو قطبی نیازمند بررسی دقیق است؛ زیرا حدود 40 درصد موارد ابتدا به عنوان افسردگی تشخیص داده میشوند. چنانچه سوال از کجا بفهمم بیماری دو قطبی دارم؟ ذهن شما را مشغول کرده است؛ باید بدانید که در نظر گرفتن این نشانهها خود گامی مثبت در این راستاست. hypomania vs mania
از کجا بفهمم بیماری دو قطبی دارم؛ بررسی 7 نشانه اصلی
در جواب به سوال برخی افراد که میگویند از کجا بفهمم بیماری دو قطبی دارم؟ باید بدانید که توجه به نشانههای اصلی میتوانند راهنما باشند، اما تشخیص اختلال دو قطبی همیشه توسط متخصص انجام میشود. اینجا 7 نشانه کلیدی را بررسی میکنیم:
- نوسانات خلقی شدید؛ از اوج شادی به عمق غم بدون دلیل واضح.
- دورههای انرژی بیش از حد؛ احساس نیاز کم به خواب و فعالیت زیاد.
- افسردگی طولانی؛ احساس بیارزشی که هفتهها طول میکشد.
- رفتارهای پرخطر؛ مانند ولخرجی یا روابط جنسی ناامن در فاز شیدایی.
- اختلال در تمرکز؛ در هر دو فاز، تمرکز سخت میشود.
- تغییرات اشتها و وزن؛ افزایش یا کاهش ناگهانی.
- افکار خودکشی ؛ بهویژه در فاز افسردگی، که در 15-20 درصد موارد رخ میدهد.
فاز شیدایی چطور خودش را نشان میدهد؟
فاز شیدایی در تشخیص اختلال دو قطبی اغلب با انرژی انفجاری همراه است که زندگی فرد را دگرگون میکند. تشخیص دو قطبی در این فاز بر علائمی مانند پرحرفی تمرکز دارد، جایی که فرد بدون وقفه صحبت میکند و ایدهها را سریع عوض میکند. بیخوابی هم شایع است؛ بیمار ممکن است با 3-4 ساعت خواب احساس تازگی کند.
ولخرجی یکی دیگر از علائم کلیدی است، مانند خریدهای هیجانی که بودجه را نابود میکند. احساس قدرت زیاد هم وجود دارد، جایی که فرد فکر میکند شکستناپذیر است و تصمیمات پرخطر میگیرد. در جواب سوال از کجا بفهمم بیماری دو قطبی دارم؟ باید دقت داشته باشید؛ اگر این علائم حداقل یک هفته طول بکشد و عملکرد را مختل کند، احتمال تشخیص اختلال دو قطبی بالاست؛ برای مثال یک مرد میانسال، امکان دارد ناگهان شغلش را رها کند و سرمایهگذاریهای ریسکی انجام دهد.
فاز افسردگی در اختلال دوقطبی چه تفاوتی با افسردگی معمولی دارد؟
فاز افسردگی در اختلال دوقطبی و افسردگی معمولی هر دو با علائم افسردگی مانند احساس غم و خستگی همراه هستند، اما زمینه و نوسانات خلقی آنها متفاوت است. خیلیها ابتدا به جای دوقطبی با افسردگی اساسی تشخیص داده میشوند، در حالی که شناخت فرق افسردگی و دوقطبی اهمیت زیادی در انتخاب درمان دارد. در دوقطبی، افسردگی اغلب پس از دوره شیدایی رخ میدهد و با تغییرات شدید انرژی و خلق همراه است، در حالی که افسردگی معمولی بدون چنین نوساناتی اتفاق میافتد. این تفاوتها در شدت، سابقه و خطر خودکشی نمود پیدا میکند.
جدول مقایسه افسردگی در اختلال دوقطبی و افسردگی معمولی:
ویژگی | افسردگی در اختلال دوقطبی | افسردگی معمولی |
سابقه نوسانات خلقی | معمولا پس از دورههای شیدایی یا هیپومانیا | بدون وجود دورههای مانیا یا هیپومانیا |
شدت و طول مدت | میتواند شدیدتر و طولانیتر باشد | شدت متغیر، معمولا بدون نوسانات شدید |
خطر خودکشی | نسبتا بالاتر (۱۵ تا ۲۰٪ تلاش برای خودکشی) | وجود دارد اما معمولا کمتر است |
تشخیص | نیازمند بررسی دقیق تاریخچه نوسانات خلقی | مبتنی بر وجود دورههای افسردگی تنها |
انرژی و فعالیت | نوسانات شدید بین انرژی بالا و پایین | کاهش انرژی بدون نوسانات قبلی |
اختلال دو قطبی چگونه تشخیص داده میشود؟
اختلال دو قطبی چگونه تشخیص داده میشود؟ فرآیند شامل مصاحبه بالینی، بررسی سابقه خانوادگی و استفاده از معیارهای DSM-5 است. تشخیص اختلال دو قطبی با ارزیابی دورههای مانیا (حداقل 7 روز) و افسردگی (حداقل 2 هفته) آغاز میشود. پزشک ممکن است آزمایشهای جسمی برای رد علل دیگر مانند مشکلات تیروئید انجام دهد.
تشخیص دو قطبی اغلب زمانبر است؛ زیرا علائم میتوانند با اختلالات دیگر همپوشانی داشته باشند. از کجا بفهمم بیماری دو قطبی دارم؟ اگر علائم با معیارها مطابقت داشته باشد و سابقه وجود داشته باشد، تشخیص قطعی میشود. آمار نشان میدهد میانگین تاخیر تشخیص 6-10 سال است. برای تشخیص اختلال دو قطبی چند راه اصلی وجود دارد که معمولا به صورت ترکیبی استفاده میشوند تا خطا کمتر شود:
- مصاحبه بالینی تخصصی؛ روانپزشک با پرسش در مورد خلقوخو، خواب، انرژی و رفتارها سعی میکند الگوی مانیا و افسردگی را شناسایی کند.
- بررسی سابقه خانوادگی و پزشکی؛ چون دوقطبی زمینه ژنتیکی قوی دارد، داشتن خویشاوند مبتلا اهمیت بالایی دارد.
- استفاده از معیارهای DSM-5 ؛ تشخیص اختلال دو قطبی بر اساس وجود دورههای مانیا (حداقل ۷ روز) و افسردگی (حداقل ۲ هفته) صورت میگیرد.
- آزمایشهای جسمی و آزمایشگاهی؛ برای رد مشکلات دیگری مثل اختلالات تیروئید یا مصرف مواد که میتوانند علائم مشابه ایجاد کنند.
- پرسشنامهها و ابزارهای روانسنجی؛ گاهی برای تکمیل تشخیص از تستهای استاندارد کمک گرفته میشود.
آیا میتوان با تست روانشناسی آنلاین یا خودسنجی، دوقطبی را تشخیص داد؟
تستهای آنلاین میتوانند سرنخ دهند، اما تشخیص اختلال دو قطبی نیازمند ارزیابی حرفهای است. خودسنجیها مانند مقیاس خلقی مودی یا پرسشنامه MDQ میتوانند کمک کنند تا انواع اختلالات و تمایز آنها، مانند فرق بیماری دوقطبی با اسکیزوفرنی نیز مشخص شوند؛ اما جایگزین تشخیص دو قطبی نیستند. به یاد داشته باشید؛ حتی اگر نتایج یک تست آنلاین نشاندهنده علائم دوقطبی باشد، این تنها یک نشانه اولیه است و مراجعه به متخصص برای تایید یا رد تشخیص ضروری است.
یک نمونه تست اختلال دو قطبی
تستهای آنلاین مانند MDQ (Mood Disorder Questionnair) ابزاری برای شناسایی اولیه علائم اختلال دوقطبی هستند و میتوانند به فرد کمک کنند تا نشانههای شیدایی و افسردگی خود را بررسی کند. این تستها معمولاً کوتاه و سادهاند و بر اساس معیارهای DSM-5 طراحی شدهاند، اما نمیتوانند جایگزین تشخیص تخصصی شوند. bipolar disorder test
در ادامه، سوالات محتمل موجود در تست آورده شده است:
- آیا تا به حال دورههایی داشتهاید که انرژی، فعالیت یا خلق شما به شکل غیرمعمول بالا باشد، به طوری که نیاز به خواب شما کاهش یابد اما احساس سرزندگی داشته باشید؟
- آیا در این دورهها متوجه شدهاید که سریعتر از حد معمول فکر میکنید یا صحبت میکنید و ایدههایتان به سرعت عوض میشوند؟
- آیا این دورههای انرژی بالا باعث شدهاند تصمیمات مالی یا شخصی پرخطر بگیرید یا رفتارهای پرخطر انجام دهید؟
اختلال دوقطبی در زنان، مردان و نوجوانان چه تفاوتهایی دارد؟
اختلال دوقطبی در زنان، مردان و نوجوانان الگوهای متفاوتی دارد. زنان، معمولا دورههای افسردگی بیشتری تجربه میکنند. در جدول زیر، جزئیات بیشتری آورده شده است.
گروه | تفاوتهای مهم | مثال |
زنان | دورههای افسردگی بیشتر، تمایل به نوع II | افسردگیهای مکرر و طولانی، توجه به تاریخچه طولانی |
مردان | بروز مانیا و رفتارهای پرخطر بیشتر | ولخرجی، تصمیمات شغلی پرریسک، رفتارهای اجتماعی پرخطر |
نوجوانان | تشخیص دشوارتر، تحریکپذیری و نوسانات خلقی | افت تحصیلی، تغییرات شدید رفتاری، انزوا و کنارهگیری |
آیا بیماری دوقطبی ارثی است؟
اختلال دوقطبی زمینه ژنتیکی آشکاری دارد و پژوهشها نشان میدهند این بیماری، اغلب چندژنی (پلیژنتیک) است؛ یعنی مجموعهای از ژنهای مختلف میتوانند در کنار هم خطر ابتلا را افزایش دهند. اگر یکی از والدین مبتلا باشد، احتمال ابتلای فرزندان حدود ۱۵ تا ۲۰ درصد گزارش شده است. به همین دلیل بررسی سابقه خانوادگی نقش مهمی در تشخیص اولیه دارد.
اگر فردی خویشاوند مبتلا داشته باشد و همزمان علائم مشخص دوقطبی مانند نوسانات شدید خلق، دورههای شیدایی یا افسردگی را تجربه کند، احتمال ابتلا بیشتر خواهد بود. بنابراین توصیه میشود هنگام مراجعه به پزشک، سابقه خانوادگی خود را بیان کنید؛ زیرا این موضوع میتواند به تشخیص سریعتر و شروع روش درمان موثر، در میان انواع روشهای درمان بیماری دو قطبی، کمک کند.
چه زمانی باید به روانپزشک مراجعه کرد؟
اختلال دوقطبی با تغییرات طبیعی خلق و خو فرق دارد؛ نوسانات آن معمولا شدید، طولانی و اثرگذار بر زندگی فرد هستند. بسیاری از افراد تا مدتها تصور میکنند این تغییرات «بخشی از شخصیت» یا نتیجه فشارهای زندگی است؛ اما وقتی خلقوخو از کنترل خارج شود، عملکرد روزانه، روابط و حتی سلامت جسمی را مختل میکند.
در چنین شرایطی باید نشانههای هشداردهنده یا همان خط قرمزها را جدی گرفت و به روانپزشک مراجعه کرد. موارد هشداردهنده، به ترتیب زیر هستند:
- نوسانات شدید خلقی؛ تغییرات غیرعادی بین شیدایی (انرژی و فعالیت بیشازحد، کمخوابی بدون خستگی، پرحرفی، تصمیمهای عجولانه) و افسردگی (بیانگیزگی، غم شدید، احساس پوچی).
- اختلال در کار، تحصیل یا روابط اجتماعی؛ وقتی خلقوخو باعث میشود نتوانید عملکرد روزمرهتان را حفظ کنید.
- رفتارهای پرخطر یا تکانشی؛ ولخرجیهای غیرمنطقی، تصمیمهای ناگهانی (مثل ترک شغل یا رابطه)، رفتارهای جنسی پرخطر یا رانندگی خطرناک.
- افکار خودکشی یا آسیب به خود/دیگران؛ این یکی از جدیترین هشدارهاست و نیاز به مراجعه فوری دارد.
- علائم مکرر یا طولانیمدت؛ اگر دورههای شیدایی یا افسردگی بیش از چند روز یا هفته ادامه پیدا کنند و با استراحت یا تغییر سبک زندگی برطرف نشوند.